«رأی وحدت رویه شماره 819 ـ 1401/1/16 هیأت عمومی دیوان عالی کشور
در مواردی که یکی از طرفین در مهلت تجدیدنظر با اسقاط حق تجدیدنظرخواهی خود، فرجام خواهی کرده است، با توجه به اینکه حق تجدیدنظرخواهی مانند دیگر حقوق، علی الاصول قابل اسقاط است و به ویژه با عنایت به اینکه اسقاط این حق، با انتخاب حق فرجام خواهی و به منظور تسریع، انجام شده است و منافاتی نیز با حقوق طرف دیگر دعوا ندارد، بنابراین موضوع مشمول اطلاق صدر ماده 367 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 است و به فرجام خواهی مذکور در دیوان عالی کشور رسیدگی می شود و چون مورد از شمول ماده 333 این قانون خروج موضوعی دارد، مفاد این ماده نمی تواند نافی آن باشد. بنا به مراتب، رأی شعبه سوم دیوان عالی کشور که با این نظر انطباق دارد به اکثریت آراء، صحیح و قانونی تشخیص داده می شود. این رأی طبق ماده 471 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 با اصلاحات و الحاقات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه ها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم الاتباع است.
هیأت عمومی دیوان عالی کشور»
توضیح در مورد رأی وحدت رویه
یکی از طرفین دعوا در زمان مقرر (مهلت تجدیدنظر) از حق تجدیدنظرخواهی خود صرفنظر کرده و در عوض درخواست فرجامخواهی کرده است. «مهلت تجدیدنظر» زمان قانونی تعیین شده برای درخواست تجدیدنظر است. حق تجدیدنظرخواهی به عنوان یک حق قابل اسقاط است. هر یک از طرفین میتواند اقدامی انجام دهد که این حق را از خود ساقط کند. با قبول حذف مرحله تجدیدنظر، مستقیماً فرجامخواهی انتخاب شده است. هدف اصلی، تسریع در روند دادرسی است. اقدام فوق، حقوق طرف دیگر را محدود نمیکند.